logo

XML English Abstract Print


چکیده:   (47 مشاهده)
بحران آب در ایران به مرحله‌ای رسیده که تبیین آن دیگر با ارجاع صرف به کم‌بارشی یا تغییرات اقلیمی ممکن نیست. با این حال سوال اینجاست که چرا باوجود انبوه برنامه‌ها، اسناد و هشدارهای کارشناسی، حکمرانی آب در ایران همچنان قادر به مهار چرخه فزاینده خشکسالی و بحران کم‌آبی نیست. غالب تحلیل‌های موجود تنها یک بُعد از بحران را برجسته کرده‌اند. ازطرفی فقدان یک چارچوب یکپارچه برای بررسی همزمان ابعاد نهادی، سیاستی و اجرایی موجب شده ریشه‌های ساختاری بحران به‌صورت منسجم واکاوی نشود. هدف این مطالعه ارائه تحلیلی سه‌سطحی از حکمرانی آب در ایران است تا بررسی کند که چگونه نارسایی‌های تصمیم‌سازی، سیاست‌گذاری و اجرا در تعامل با یکدیگر، بستر بازتولید بحران را ایجاد می‌کنند. پژوهش با اتکا بر روش تحلیل مفهومی و مدل سه‌سطحی حکمرانی (کلان تصمیم‌سازی، سیاست‌گذاری میانی و اجرا) انجام شده و ادبیات حکمرانی آب، شکست سیاستی و حاکمیت ریسک را مبنای ارزیابی قرار می‌دهد. این مدل امکان می‌دهد که عناصر کلیدی همچون ناهماهنگی نهادی، ابزارهای سیاستی نامتناسب، فقدان رویکرد ریسک‌محور و شکاف پایدار میان دانش کارشناسی و ساختارهای تصمیم‌گیری در ارتباط با هم تحلیل شوند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که بحران آب در ایران نتیجه هم‌زمان سه دسته عوامل است: ناکارآمدی نهادی در سطح کلان، ناسازگاری سیاست‌ها با ظرفیت سرزمینی در سطح میانی، و ضعف ظرفیت اجرا و مدیریت ریسک در سطح عملیاتی. بر این مبنا، بدون بازآرایی ساختاری در این سه سطح و گذار به حکمرانی یکپارچه و ریسک‌محور، امکان تغییر مسیر بحران و دستیابی به امنیت آبی پایدار فراهم نخواهد شد.
 
شماره‌ی مقاله: 5
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1404/9/2 | پذیرش: 1404/9/24

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.