چکیده: (11 مشاهده)
آنچه در ایران امروز مطالعات هنر اسلامی خوانده میشود صرفنظر از مناقشه در خود این عنوان، کموبیش در سیطرهی جماعتی بوده است که از فعالیتهای هنری در دورهی اسلامی به عنوان هنر قدسی یاد میکنند یا یکسره با رویکردی عرفانی به تفسیر آن میپردازند. در مقابل در رویکرد علمی و مبتنی بر روششناسی مطالعات هنری، گروهی بر لزوم مطالعه و فهم هنر در بافتار تاریخیاجتماعی واقعیاش تاکید دارند و سخن جماعت قدسیانگار/ سنتگرا را رایگانگویی و فارغ از شواهد و بافتار تاریخی تلقی میکنند. در این یادداشت به این مجادلهی رایج در فضای دانشگاهی پژوهش هنر در ایران مروری کوتاه شده و نویسنده در برخی از مدعاهای قدسیانگاران، از لحاظ روششناسی مطالعات هنر، مناقشه کرده و سخن آنان نه هنرپژوهی بلکه نوعی هنرسرایی یا وصفی شاعرانه در تحسین رمانتیک آثار هنری در دورهی اسلامی خوانده است.
شمارهی مقاله: 3
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1404/7/9 | پذیرش: 1404/8/10 | انتشار: 1404/8/10